شایع

این سری ویالون زدن برامون

بگیریمش؟

از اول از زیر صفر دوباره میریم ش

نیستم اهل موندنی که بو خداحافظی میده

تا یه تکونی ندی دعا نمی گیره

یه نمه سنگین بریز تو تابت …

تا زدم بیرون از خونه از هرچی بود

اولش پاهام می رفت اما دلم عقب می موند

بیرون خونه یه چی دیگه س تا نرفتی توش

هرچی فوت کردیم خنک شه باز دهن می سوخت

از بوق سگ تا سوت و کور شب و دیدم من

تنهایی توو جمع دور همو دیدم من

دیدم سر دوزار سر همو می زنن

گذاشتمشون یه طرفو خودمو یه طرف

بعد دیم اونا کجا ماها کجا

ما صافیم و اینا صاف نمیشن با اتو بخار

مشت قدیمی شده دیگه همه توروت دوپان

نفهمی صربه فنیت می کنن …. شمال

اگه کله ت توش خلافه رد کن

یه نفری وایسا پا خودتو

کف بر شه بغلیت

حرف مفتو بزار مردم بزنن

خودتو بکش جلو هرطور که بلدی

سینتو صاف کن سرتو بالا بگیر

نشون بده بره هر عملی آماده ای

فقط جای آدم آماده رو کاناپه نی

اگه مسیرت سمت رفتنه بیا با ما بریم آه

قبل اینکه بری ببین بره چی میری

به چی قراره برسی که پاش همچی میدی

نمی خوام ببینم رفتیو تهش پیچیدی

یروز بالاخره روزای خوبو همه می بینیم

پا همه ش واسادم بره داستان نویسام داستان دارم

توراه همه دست گلا رو آب دادم حالا

بگو توام هستی بام یا نه

خداروشکر هنوز روی خاکم نه زیرش

هروز که پامیشم می گم روزه آخر همینه

کسی معنیه زندگی رو از تو کتاب نفمیده

چته شاید خبر خوب تو سکانس بعدیه

تا حالا چنددفه با سر رفتی تو در

چقدر یادت دادن اوونا که کمتر می دونن

ببین چیزایی که نداریم هم دستمونن

هستن که یه دلیل بره رفتنمون شن

حالا پایه ای یبار دیگه بریم از اولش

حاضری دیگه نپرسی کی بهتر از منه

بچه راه رفتنو نمیفهمه تا بیست قدم نره

این ترس لامصبو بگیر سر از تنش تا

اونجا که قرار داریم راهی نی مرد

اونکه فکر برد بود برد یا اونکه بازی می کرد

بابا مشتای تو خودشون شاه کیلیدن

با یه پیچیدن گاهی بهتر از صدتا واسطه می پیچن

هرکی هرچی که گفت شب جاش دم دره

بزار فکر کنن که کم داشتی یه نمه

اینا گیر پاچی فرداش می رسن

اصل اینه که همشو برداشتی یه تنه

کام خوب بگیر بده تو

جوری که بعدش بگی اه حاجی ترکوند

خودتو بزن به فاز خودت گره کورم بگو برسونم از اول

قبل اینکه بری ببین بره چی میری

به چی قراره برسی که پاش همچی میدی

نمی خوام ببینم رفتیو تهش پیچیدی

یروز بالاخره روزای خوبو همه می بینیم

پا همه ش واسادم بره داستان نویسام داستان دارم

توراه همه دست گلا رو آب دادم حالا

بگو توام هستی بام یا نه